تیتر20 - بیمه معلم در سالهای اخیر رشد قابلتوجهی در تولید حقبیمه و حجم داراییها تجربه کرده؛ اما بخش اعظم این رشد از کانال سرمایهگذاریها و رشتههای بیمهای با ریسک بالا حاصل شده است. پرسش محوری گزارش پیش رو این است که آیا مهندسی مجدد پرتفوی و تمرکز بر مدیریت مالی که بهعنوان راهبرد احتمالی دوره مدیریتی جدید مطرح شده، میتواند بیمه معلم را از دام نوسان درآمدهای سرمایهای و فشارهای مربوط به نسبت خسارت نجات دهد؟ بررسی ارقام ۱۴۰۳ و نیمه اول ۱۴۰۴ نشان میدهد پاسخ به این پرسش نیازمند ترکیبی از اصلاح ساختار ترازنامه، شفافیت در سیاستهای سرمایهگذاری و نگاه تدریجی اما پیوسته به کنترل ریسک است.
رشد چشمگیر اما ترکیب پرتفوی محل تردید!
در سال مالی منتهی به پایان ۱۴۰۳، بیمه معلم گزارش رشد چشمگیر در بخشهای مختلف فعالیت را منتشر کرد؛ براساس گزارشهای تحلیلی منتشرشده، حقبیمه تولیدی شرکت در ۱۴۰۳ با رشد قابلتوجهی به بیش از ۱۳۸ هزار میلیارد ریال رسید که نشاندهنده شتاب درآمدی فراتر از متوسط صنعت در همان دوره است. این جهش عددی اگرچه نشاندهنده موفقیتی عملیاتی بهظاهر قابلافتخار است اما پرسش مهم درون خود دارد: چه نسبتی از این رشد از محل فعالیت بیمهگری (صدور و نگهداری بیمهنامه) است و چه بخشی از آن نتیجه بازدهی نامعمول یا یکباره سرمایهگذاریهاست؟
همزمان، صورتهای مالی و گزارشهای رسانهای نشان میدهد داراییهای شرکت به رقم قابلتوجهی رسیده است؛ گزارشی که از افزایش دارایی معلم تا حدود ۱۸۴ هزار میلیارد ریال در پایان سال ۱۴۰۳ خبر میدهد. این رشد دارایی همراه با افزایش سرمایه نیز رخ داده است، اما سؤال بنیادی این است که ساختار این داراییها- از سهام بورسی تا املاک و سرمایهگذاریهای بلندمدت یا کوتاهمدت- چگونه توزیع شده و چه سطحی از نقدشوندگی و ریسک بازار را دربر میگیرد.
اگر ترکیب پرتفوی بهگونهای باشد که بخش بزرگی از ارزش شرکت به سهام ناپایدار یا پروژههای غیربیمهای با نقدشوندگی پایین اختصاص یافته باشد، شرکت در مواجهه با شوکهای بازار سرمایه آسیبپذیر خواهد بود.
نکته تکمیلی اما کلیدی این است که در سال ۱۴۰۳ نسبت خسارت گزارششده برای بیمه معلم (معیار سنجش نسبت خسارت = مجموع خسارت پرداختشده + ذخایر نسبت به حقبیمه تولیدی) حدود 06/53 درصد اعلام شده که پایینتر از میانگین صنعت بوده است؛ این آمار نشان میدهد در کوتاهمدت مهندسی پرتفوی توانسته نسبت خسارت را در محدودهای قابلقبول نگه دارد، اما نگهداری چنین ساختاری در بلندمدت مستلزم استمرار مدیریت فعال ریسک و پوشش مناسب ذخایر فنی است.
با این حال هشدار مهمی که از نیمه اول ۱۴۰۴ نیز قابل ردیابی است، تغییر موقتی وضعیت سودآوری شرکت است؛ براساس اعلامیههای میاندورهای، بیمه معلم در صورتهای مالی ششماهه منتهی به شهریور ۱۴۰۴ از تغییر وضعیت به زیان موقت خبر داده است؛ وضعیتی که همراستا با نوسانات بازار سرمایه و هزینههای خسارت میتواند نشانگر حساسیت بالای سود شرکت به تحولات بیرونی پرتفوی سرمایهگذاری باشد. این مؤلفه، ضرورت تمرکز مدیریتی بر تعادل میان سود عملیاتی بیمهگری و بازده سرمایهگذاری را برجسته می کند.
چرا پرتفوی معلم «پرریسک» خوانده میشود؟
دلایل متعددی وجود دارد که تحلیلگران و فعالان بازار را به توصیف پرتفوی بیمه معلم بهعنوان پرریسک واداشته است. نخست، ترکیب رشتههای بیمهای؛ بیمههایی مانند حملونقل بینالمللی، مسئولیتهای بزرگ و درمان تکمیلی، همزمان که میتوانند به حاشیه سود جذاب منجر شوند، در دورههای نامساعد اقتصادی فشار هزینهای بالایی بر ذخایر فنی وارد میکنند. شرکتهایی که بخش بزرگی از پرتفویشان را به این رشتهها اختصاص میدهند، در برابر جهشهای ناگهانی خسارت آسیبپذیر میشوند.
دوم، سهم بالای منابع شرکت در سرمایهگذاریهای غیربیمهای یا سهام بورسی با نوسان بالا است؛ هنگامی که بازار سرمایه به شکل قابلتوجهی دچار نوسان شود، ارزش دفتر شرکت و در نتیجه سرمایه ثبتی آن میتواند کاهش یابد یا تغییرات یکباره سود و زیان شناساییشده به تراز شرکت فشار وارد کند. این واقعیت در نیمه اول ۱۴۰۴ که شرکت زیان موقت را گزارش کرد، خود را نشان داد و ضرورت تجدیدنظر در سیاستهای تخصیص دارایی را برجسته کرد.
سوم، سطح نقدینگی و زمانبندی وصول مطالبات؛ شرکتهای بیمهای که پرتفوی کمنقدتری دارند یا مطالبات معوق بالاتری را تجربه میکنند، در مواقع نیاز به نقدینگی برای پرداخت خسارت یا سرمایهگذاریهای پشتیبان با مشکل مواجه میشوند. مدیریت مؤثر تراز نقدی، تخصیص دارایی کوتاهمدت و کاهش دوره وصول مطالبات از ابزارهای حیاتی برای کاستن از ریسکهای مرتبط با پرتفوی است.
راهبردهای بازتعریف پرتفوی
به اعتقاد تحلیلگران با در نظر گرفتن مزایا و کاستیهای کنونی شرکت بیمه معلم، میتوان چند راهبرد محوری و عملیاتی برای بازتعریف پرتفوی بیمه معلم پیشنهاد کرد که نخستین آن تفکیک صریح پرتفوی عملیاتی و سرمایهگذاری است. شرکت باید مرز روشنی میان داراییهایی که بهمنظور پوشش تعهدات بیمهای نگهداری میشوند و داراییهایی که تنها با هدف کسب بازده نگهداری میشوند، قائل شود. این تفکیک کمک میکند تا نقدینگی لازم برای تعهدات جاری همیشه تامین بماند و از مصرف داراییِ با پیامد بلندمدت جلوگیری شود.
افزایش سهم داراییهایی با نقدشوندگی بالا و درآمد پایدار، مسیر دیگری است که می تواند شامل تخصیص وزن معقولتری به اوراق با درآمد ثابت، سپردههای کوتاهمدت معتبر و ابزارهای مالی با نقدینگی مناسب باشد تا شوکپذیری ترازنامه در مواجهه با افت بازار سهام را کاهش دهد.
تنوعبخشی کنترلشده به رشتههای بیمهای مانند کاهش تمرکز بر رشتههای بسیار پرخطر و توسعه بیمههای زندگی و عمر بلندمدت که جریان نقدی پایدارتری تولید میکنند، میتواند به تعادل ریسک و بازده شرکت نیز کمک کند.
بیمه معلم در پایان سال ۱۴۰۳ و در میانه ۱۴۰۴ با تصویری دوگانه روبهرو است: از یک سو جهش در تولید حقبیمه و رشد داراییها که نشاندهنده ظرفیت توسعه و نفوذ در بازار است و از سوی دیگر حساسیت بالای سودآوری نسبت به نوسانات سرمایهگذاری و فشارهای رشتهای که ریسک تداوم این رشد را تقویت میکند. ارقام ۱۴۰۳، ازجمله رشد قابلتوجه حقبیمه و داراییها و نسبت خسارت کمتر از میانگین صنعت، گویای نجات موقتی از بحرانی بیواسطهاند؛ اما گزارش زیان موقت در نیمه ۱۴۰۴، زنگ هشداری است که میگوید ساختار فعلی پرتفوی نیازمند بازنگری اساسی است.
در کوتاهمدت، موفقیت مدیریتی در معلم نه در افزایش سریعتر حجم پرتفوی، بلکه در برقراری تعادل دقیق میان سوددهی و پایداری آن خواهد بود. تبدیل شدن به شرکتی که از محل کسبوکار بیمهگری و مدیریت هوشمند داراییها رشد میکند، تنها از مسیر اصلاح ساختار ترازنامه و پرهیز از موقعیتگیریهای سفتهبازانه میسر است.
ارسال نظرات
موضوعات روز